میگه این آدمی که میبینم ، دیگه اون آدمِ قدیم نی
میگه چرا تاچِت فرق کرده ، میزنی آهنگِ قدیمی
آخه ، قدیما هر وقت میدیدمش ، یه آهنگِ جدید یه برنامه نو بود
بهش ، میگفتم اینو همیشه که نوره راهَم ، چِشای براقِ تو بود
میگه اون دستات دیگه دستای قدیم نی ، میده بویِ غریبه هارو
هی میگه دیگه خودِ واقعیمو بَد شناخته ، نمیخوره فریبِ ما رو
میگه اون دستات دیگه دستای قدیم نی ، میده بویِ غریبه ها رو
هی میگه دیگه خودِ واقعیمو بَد شناخته ، نمیخوره فریبِ ما رو
آدامسشو بَد میجویید ، وسطِ حرف جمع میدویید
با دهنِ پُر حرف میزد ، اونم حرفِ بد بیخودی
بد بود بعد هِی میگفت بدبین شدی
هی صداشو بلند میکرد دعوا راه مینداخت بعد هُولم میکرد
دروغاش هم که در سطحِ المپیکن
تا بحثِ درآمد میشد ، همه جا میشد ذینفع میچاپید
بیشعور بود ادب نداشت ، مهمون نشسته بود میرفت میخوابید
راجع به همه چی نظر میداد ، فکر میکرد که عقل کُله
ردِ خُله از خودش هیچی نیست ، صحبتاش هم که همه نَقل قوله
میگه اون دستات دیگه دستای قدیم نی ، میده بویِ غریبه هارو
هی میگه دیگه خودِ واقعیمو بَد شناخته ، نمیخوره فریبِ ما رو
میگه اون دستات دیگه دستای قدیم نی ، میده بویِ غریبه ها رو
هی میگه دیگه خودِ واقعیمو بَد شناخته ، نمیخوره فریبِ ما رو
یه زمان اون همه چیزم بود ، میگه ، درست هم میگه
ولی الآن عکساشو میریزم دور ، اینه ، درست هم اینه
وقتی من ، احتیاج بهش داشتم ، اون گذاشت رفت ، گفت معذرت
ما به دردِ هم نمیخوریم ، رفت و گشتاشو زد ، بهتر پیدا نکرد
حالا برگشته ، دستمالی و الکلی ، میگه از همه بهترم
وقتی من ، احتیاج بهش داشتم ، اون گذاشت رفت ، گفت معذرت
ما به دردِ هم نمیخوریم ، رفت و گشتاشو زد ، بهتر پیدا نکرد
حالا برگشته ، دستمالی و الکلی
میگه اون دستات دیگه دستای قدیم نی ، میده بویِ غریبه هارو
هی میگه دیگه خودِ واقعیمو بَد شناخته ، نمیخوره فریبِ ما رو
میگه اون دستات دیگه دستای قدیم نی ، میده بویِ غریبه ها رو
هی میگه دیگه خودِ واقعیمو بَد شناخته ، نمیخوره فریبِ ما رو
TanyaRADA пишет:
- спасибо! От Души!!! ( Улыбаюсь...)все так!!!Liza пишет:
Любимая песня моей мамы