یه اتاق غم آلود
یه صورت نخندیده
دلم دریاعه خب اما
پر از ماهی گندیده
یه اتمسفر آلوده
یه دفتر پره نقاشی
ولی طرحاش همه غمگینه
وقتی دور ازم باشی و
دوریت کرده این قلبمو سم پاشی
یه حوله بنفشه دور تو خب هوای لخت این شعر منم تاریک
پره وحشی شده دورم ولی با کمر باریک
همه گردن و همه بدن اما تیک
یه عروسک بی حس شدم
که نفس میکشه انگاری فقط
دل من تنگه ولی خب
گله دارم من یه مقداری ازت
گله دارم من یه مقداری ازت
یه فرهنگ لغات بی کلمه عشق شدم
چقد از دست همه کسکش و جاکش شدم
من ازم چیزی نمونده که بخان چشم کنن
بزار این خشم و غم و داد و بلندش کنن
دیگه پره صحنه هست
تنه های خودشیفته
همه پژمرده کوچیک
عین ممه های گلشیفته
دیگه پره دور و ور
از آبروی خود ریخته
حق بده یکی مثل منم
خب یکی مثل منم خب اینجوری کص میشه
اولش عین همه منم قلمبه و براق بودم
صفر رو به بالا امکان نداشت
ببرن واسم شلاق اونم
اولش عین همه منم
بیخیال دیپلم بودم
ولی الان مدرک میخوام
تموم میشه بیستم پولم
هفدهم استرس دارم
هجدهم میشه خیس دامونم
نوزدهم تلفن به دست
دروغ گوعین رییس جمهورم
اولش شاد و شنگول
دنبال فیلم و سینما بودم
ولی یهو کشیدن زیرم
کردن لاشیا بی هوا کونم
حالشو کرد و معلوم نیست
که کجاست بی پدر الان
کاری نکرد بیرون انداختن حتی برام
من همیشه دلم میخواست
معروف شم و امضا بدم
همه رو ارضا کردم
که خودمم یکم ارضا بشم
آره همیشه دلم میخواست
که بگن شعر راجبم
خودم خواستم که شاخ بشم
یه سری وراج عن
عین ممه های گلشیفته
کوچولو اما چشم درار
کاری میکنم حرفمو بزنن
تو کل کشورا
عین ممه های گلشیفته
خسته ام و حرص درار
انقده قفلم که حتی از ممه هات سه تا ورث دراد
واسه جماعت اینا
فرق نداره عن و گوشت کوبیده
پره عنکبوت و تاره اینجا
هرکی یه جور توش بو میده
حبس این خونه شدم
تا بویی نمونده خوردش کنم
خودمو آتیش میزنم
میگیره دودشو هم
کص زن قاضی پرونده
که منو انداختن بیرون
کص خوار شخص خود آقام
که دنیامو شناختم بی اون
کص خار مردم مریض
کص خار دایی و عمو
کص خار دنیای کیری
باز من موندم و یاغی و امون
دیگه پره صحنه هست
تنه های خودشیفته
همه پژمرده کوچیک
عین ممه های گلشیفته
دیگه پره دور و ور
از آبروی خود ریخته
حق بده یکی مثل منم
خب یکی مثل منم خب اینجوری کص میشه
بالا رفت انگار فشارم
یا تو فاز لشگر من
یا دنبال بزار بزارم
جواب درست حسابی نیس
دیوار حاشا و انکار که دارم
حتی اونکه خایه مالم بود
نیومد یه بار به کارم
از همه پر از همه کلافه
ما همه بیربط اصلا بد
پره خشاب اما اسلحه غلافه
شب یه چن تا بالش میبینی
ازم و سلاح ته ملافه
عربده هامو نشنوی بهتره بزار دلت از منه داغون عصبی بگذره
اشک چشامو نبینی سنگین تره
برو نمیخوام که ببینی بیتو من داغون و خستم اینطوری غمگینن همه
جماعتی که آسمان را به گریه می اندازنند از گریه گریزانند
و جماعتی که دلیل بحران اند به گریه مسلط
اشک های من دیدنی نیست شنیدنی است
بغض من جولانگاه هنر است
دیگه پره صحنه هست
تنه های خودشیفته
همه پژمرده کوچیک
عین ممه های گلشیفته
دیگه پره دور و ور
از آبروی خود ریخته
حق بده یکی مثل منم
خب یکی مثل منم خب اینجوری کص میشه
TanyaRADA пишет:
- спасибо! От Души!!! ( Улыбаюсь...)все так!!!Liza пишет:
Любимая песня моей мамы