آه، آه
آه
نمیدونم ساعت چند شده، بیبی
آخه دلم برات تنگ شده خیلی (آه، آه، آه)
آخه دوری همه ش جنگ شده لیتلی
نمیخوابم تا جوابمو بدی
ت-ت-ت-تکست میده، میگه، «پیشم می مونی یا نه؟
همه ش تو فکرم، الآن بیرونی یا نه؟
فکر موقع ها که بیرونیم با هم می مونه واسه م
بگو اینو میدونی یا نه؟»
آه، آخه دیدم که میگم
یهو یه چی میشه که من میرم که میرم
فکر یکی دیگه بودم دیر وقتِ دیشب
اشتها دارم، سیرم نمیشم
بِیبی دیگه دارم خسته میشم، میدونی
بگو میای تهران، بازم پیشم می مونی (ها)
بیا حالمو خوب کن، چون میتونی
سین نمیکنی ولی داری میخونی (Yeah)
هووو
بیا یه کاری کن
تظاهر کن حداقل هنو یه حسی داری تو
نیستم باهات ولی هرجا میری جامو خالی کن
باید بیای و ببری شبای تیره و تاریکو
من دارم می میرم، دنیام آتیش گرفت
وا کن اون چشای آبیتو
آه، آه
آه
میگه، «مث قبلاً نیستی»
آخه عوض شده قلبم ریز ریز
نمیشه بیای و نمیشه بیام، دوریم همه ش سردتر میشیم
همینه که هست راهمه، از زندگی مونده یه عالمه (عالمه)
به خاطر هیشکی و هیشکی قهر نمی کنم با همه
میگذره، همه چی زود عوض میشه
شاید واسه همیشه من اومدم پیشت (پی-پی-پیشت)
میتونم همه این دروغا رو بهت بگم (بهت بگم)
ولی نمیگم، چون خوبم از ریشه
واسه مون آینده ای نیس جلو رو من (نیس جلو رو من)
شاید وقتی ۲۲ بودم (بی-بی-بیست و دو بودم)
فکر من نباش، فکر خودت باش
چیزی نیخواد بگی
هیس، برو خوبم
بِیبی دیگه دارم خسته میشم، میدونی
بگو میای تهران، بازم پیشم می مونی (ها)
بیا حالمو خوب کن، چون میتونی
سین نمیکنی ولی داری میخونی (Yeah)
چجوری بیام من؟ روح بودم کاش
خاطره ها همه خوب بودن باهات
دلتنگی، دعوا، من رود بودم باز
اگه بغلم بودی که روت بودم، آه
حسودی می کنم نزدیکتن
خیلیا میان که شبیهتن
TanyaRADA пишет:
- спасибо! От Души!!! ( Улыбаюсь...)все так!!!Liza пишет:
Любимая песня моей мамы